ادامه پارت ۱

ا/ت : چه خوشکله..ولی...نه من نمیتونم برش دارم
تهیونگ : چرا؟
ا/ت : اخه این براتون با ارزشه اگه گمش کنم چی
تهیونگ : اگه تو نگی گمش میکنم نمیشه
پاکت نامه و گلسر رو ازش برداشتم
ا/ت : خیلی ممنون ولی این پاکت نامه رو کی باز کنم
تهیونگ : هر موقع نمیدونم
ا/ت : باشه
ا/ت : وای راستی باید میرفتم لوازم برا خونه بخرم باید برم خداحافظ ممنون بابت همه چی

رفتم و خیلی خوشحال بودم باورم نمیشه که این همه مدت من فقط عکس و فیلماشونو میدیدم ولی حالا یکی از اعضا رو از نزدیک دیدم .

بعد از خریدم برگشتم خونه و اون گلسر رو به موهام زده بودم
دایانا : دیر کردی
ا/ت : ها خب من ههه...
دایانا : چه گلسر خوشکلی
ا/ت : ها خب اره دیدمش خیلی ازش خوشم اومد خریدمش
دایانا : بده یکم بپوشمش

نمیدونم چرا یه حسی بهم دست داد که حتی نمیخواستم دست بهترین دوستم بدمش
ا/ت (با داد!) : نهه!!!
دایانا : 😕😕😕
ا/ت : ببخشید ولی نمیتونم

بدو رفتم سمت اتاقم و در رو بستم . پاکت نامه رو دستم گرفتم ولی گفتم که فعلا بازش نکنم. گل سر رو دراوردم و داخل یه جعبه که توش کلی دستبند و گیره دارم گزاشتم.


یک هفته بعد

صبح برای دانشگاه منو دایانا بیدار شدیم و صبحانه رو اماده میکردیم .
دایانا : ا/ت ؟
ا/ت : ب..بله
دایانا : خیلی به این گلسره وابسته شدیا
ا/ت : من نه؟
دایانا : هرجا میری میپوشیش چرا؟
ا/ت : خب ازش خوشم اومده عاشقش شدم.
دایانا : مگه چیه پسره که عاشقش شدی یا پسر اینو بهت داده؟😑
ا/ت : ها چ...چی میگی تو من اصلا عاشقی نیستم .
دایانا : از رفتارت معلومه عاشقی
ا/ت : نگاه کن کاری نکنی خر بشم و اگر نه بلایی سرت میارم که نزارم یه کلمه بام حرف بزنی.
دایانا:باشه باشه خفه شدم اصلا من نفهمم😅
ا/ت: اره نفهمی چون رو سره گاوی اون بالا انتن ضعیفه نمیفهمی چی میگم.


این هم از این پارت 😁
خوشتون اومد لایک و کامنت بدید 😁
فالو کنین تا فالو بشید 😁💜
دیدگاه ها (۴)

دوست دارم داداشی🙂

پارت ۲

این پارت اول داستانمه امیدوارم خوشتون بیاد😁

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط